از همان روز اولی که وارد دانشگاه می شوی خیلی چیزها به نظرت غیر عادی می آیند! یکی از آن خیلی ها، رابطه هاست! البته نه هر رابطه ای، تنها رابطه میان قشر مؤنث دانشگاه با قشر مذکر دانشگاه است که ناخداگاه، جلب توجه می کند و تو شاید اولش کمی تعجب کنی!
همیشه صحبت از ارتباط یک دختر است و یک پسر! صحبت از حرفهای رد و بدل شده، صحبت از قلبهای تیر خورده، صحبت از قول و قرارهای یواشکی و... .خلاصه آدم های مختلف با فرهنگ های مختلف، برداشت های متفاوتی از این رابطه ها دارند. اما به راستی اصل رابطه چیست؟ و چه رابطه هایی صحیح است؟ و اصلاً رابطه عقلانی هم وجود دارد؟
حجت الاسلام ماندگاری کارشناس تعلیم و تربیت می گوید:
اصولاً رابطه یک احتیاج جوان است که این احتیاج یا باید با ازدواج حل شود یا با ارتباط غیر ازدواج، ازدواج ارتباط صحیح است و ارتباط غیر ازدواج ارتباط غلط است، یعنی یک ارتباط حرام داریم و یک ارتباط حلال! ارتباط حرام می تواند تخیلی باشد، می تواند مخفی یا آشکار باشد هر نوع ارتباطی میان دختر و پسر، محرم یا نامحرم اگر بر اساس انگیزه عقلانی نباشد و یا مقدمه ازدواج نباشد، حرام می شود، پس دو نفر برای ایجاد ارتباط یا باید محرم باشند یا باید ارتباطشان انگیزه عقلانی داشته باشد یعنی عقل بگوید و تائید کند
*کسانی که با این نوع ارتباط موافقند:
رضا اختری دانشجوی مدیریت دولتی دانشگاه آزاد است از نظر او چنین روابطی چندان هم مشکل دار نیست فقط کافی است حد و مرز آن را شناخت.
رضا می گوید:«بستگی دارد ما حدود روابط را چقدر بدانیم اگر تنها در حد حرف زدن و یا حتی بازی کردن باشد مشکلی ندارد، البته ایجاد این روابط به شعور آدم ها نیز بستگی دارد، در کشور ما برای این روابط یکسری چارچوب هایی وجود دارد که خودمان اصلاً رعایت نمی کنیم و باعث شده که همیشه یک اجبار و جبر بیرونی بالای سرمان باشد و این اجبار خودش نیز باعث مسائل دیگر می شود...»
رضا درباره تاثیرات این روابط در زندگی آینده اش و زندگی پس از ازدواج می گوید:«فکر نمی کنم هیچ کس حاضر شود با دوست دخترش ازدواج کند! آدم هر چقدر هم او را دوست داشته باشد وقتی پای ازدواج و زن گرفتن به میان می آید می رود همسر آینده اش را از داخل خانه انتخاب می کند من این روابط را تنها گوشه ای از زندگی خودم قرار داده ام و شاید هم در حاشیه و هرگز حاضر نیستم به زندگی آینده ام ربطش بدهم!»
و اما امیر که دانشجوی عمران است در این باره می گوید: «ارتباط ها باید با اطلاع خانواده ها باشد و فراتر از این نرود، در این صورت برای هیچ کدام از دو طرف مشکلی ایجاد نمی شود و تازه منجر به ازدواج هم می شود، البته هستند کسانی که از این ارتباط ها سوء استفاده می کنند برای همین رابطه دختر و پسر در دانشگاه با رابطه او در فامیل و یا با اطلاع خانواده ها فرق می کند ما رابطه داریم تا رابطه! بنابراین نمی توانیم برای همه آنها یک مصداق را در نظر بگیریم!»
*نظر دختر خانم ها درباره این روابط جالب است.
مثلا وقتی شیوا رسولی را در حال مطالعه کردن توی دانشگاه دیدم در این زمینه گفت:«مسلماً تاثیرات این روابط در زندگی بعد از ازدواج دختر خانم ها بسیار پررنگ تر است مثلاًاگر شوهر دختر بفهمد که او قبل از ازدواج با کسی رابطه داشته، یا اصلاً با دختر ازدواج نمی کند و یا در صد اعتمادش به همسرش خیلی پایین می آید که نمونه این جور زندگی ها در جامعه ما، فراوان دیده می شود!» زهرا دانشجوی پرستاری است، او می گوید:«در بیشتر مواقع این ارتباط ها به ضرر دختر خانم هاست تا آقا پسرها! چون این ارتباط ها با زندگی آینده دخترها بیشتر گره خورده تا پسرها! و معمولاً در این نوع ارتباطات دختران بیشتر ضربه روحی را می خورند، چرا که دخترها بر اساس فکر و تصور خودشان این ارتباطات را مقدمه ای برای ازدواج در آینده می بینند، د رصورتی که پسرها اصلاً این گونه فکر نمی کنند!» استاد ماندگاری مهمترین تاثیرات این روابط را در زندگی آینده جوانان در چند جمله خلاصه می کند:«طبیعتاً وقتی دو جوان از طریق گناه و حرام با هم رابطه داشته باشند در سست کردن بنیان زندگی آینده شان مؤثر است، در تربیت فرزندانی که در آینده می توانند داشته باشند مؤثر است و اصولاً چنین روابطی باعث ایجاد یکسری تعارض ها و ناآرامی های درونی و روحی در جوانان ما خواهد شد!»
*چرا رابطه؟
کیوان دانشجوی فیزیک است او می گوید:« چون ما برای دخترها و پسرهای مان حد و مرزهایی قائل شده ایم و تا حدودی دور آن ها را حصار کشیده ایم، این باعث شده که جوانان ما پر طمع تر شوند و اشتیاق بیشتری برای ایجاد چنین روابطی از خودشان نشان دهند شاید سخت گیری های بی مورد یکی از دلایل ایجاد چنین رابطه هایی است!»
یک استاد دانشگاه دلایل مختلفی را برای این گونه موارد بیان می کند:
«ایجاد چنین روابطی چند دلیل می تواند داشته باشد، یک دلیلش این است که جوانان ما، چون در زندگی از لحاظ عاطفی، از لحاظ محبت از لحاظ گفتگو اشباع نمی شوند دنبال محبوب بیرونی می گردند یعنی فقر عاطفی در خانواده ها دختران و پسران را به سمت وسوی ایجاد چنین روابطی می کشاند، دومین دلیل این است که یک مقدار تقیدات دینی کمرنگ شده و این باعث شده که جوانان ما فکر کنند چنین روابطی هیچ اشکالی ندارد! و سومین دلیل این است که به دختران و پسران ما القا شده که این ارتباط به شما آرامش می دهد، در حالی که این طور نیست، چرا که هیچ وقت گناه به انسان آرامش واقعی نمی دهد، البته شاید یک آرامش کاذب بدهد! و یکی از دلایل دیگر شاید این ات که متاسفانه چون مسیر ارتباط درست یعنی ازدواج، سنگین و مشکل دار شده و این مسئله به یک هیولا تبدیل شده، جوانان را وادار کرده برای رفع نیازهای درونی شان به این ارتباطات تن بدهند یعنی تن به گناه بدهند چرا که راه درست برایشان مسدود است!»
اما آیا ایجاد ارتباط میان دختران و پسران در همه مواقع منع شده؟ و یا ضرورتی هم برای وجود چنین رابطه هایی وجود دارد؟ استاد ماندگاری می گوید:« وجود ارتباط تنها در صورت وجود وسئله ازدواج، حق دختر و پسر محسوب می شود اما این ارتباط باید با آگاهی و اطلاع بزرگترها باشد، جوانان ما برای ازدواج حق دارند با هم حرف بزنند و حق دارند با هم آشنا شوند جوانان باید با هم، هم صحبت شوند، یکدیگر را تحلیل کنند و دیدگاه های یکدیگر را بشنوند! البته نباید فراموش کرد که مدت این آشنایی باید بسیار کوتاه باشد!»
نمی دانیم بالاخره که این ارتباط باید باشد، بالاخره باید توی دانشگاه بین دختران و پسران دیوار کشید یا باید چادر زد، باید روی این موضوع بحث کرد یا بحث نکرد و اصلاً این ارتباط ها تنها وابسته به دانشگاه است یا خیر؟ و یا اصلاً چرا ما گیر داده ایم به این موضوع! خدا وکیلی هر کسی که بیکار می شود می چسبد به این موضوع و رابطه دختر و پسر را می کند موضوع همایشها، سمینارها، گفتگوها و ...
مطالب تهیه شده عیناً از روزنامه خراسان مورخه 14/7/84 می باشد
با تشکر از دوست عزیزم کاراکتر (الیاس)